مدیریت عاقلانه پول شما به اندازه معاملاتی که در گزینه های باینری انجام می دهید مهم است. حتی بهترین استراتژی های معاملاتی نیز می توانند بدون برنامه مدیریت پول قوی، کوتاه بیایند.
در این راهنما، تکنیکهای ضروری مدیریت پول را که میتواند به شما در محافظت از سرمایهتان و افزایش شانس موفقیت در بازارها کمک کند، بررسی میکنیم.
حقایق کلیدی در مورد مدیریت پول:
- مدیریت پول از تکنیکهای متعددی برای محدود کردن ضررها استفاده میکند و در عین حال راههایی برای ارتقای رشد سرمایه با حداقل ریسک پیدا میکند
- استفاده از وجوه اختیاری، تخصیص متوسط و انتظارات واقع بینانه از اصول مدیریت پول در گزینه های باینری هستند.
- استراتژی های محبوب شامل قانون درصد، دو برابر شدن، مارتینگل، فیبوناچی و معیار کلی است.
مدیریت پول در تجارت باینری چیست؟
مدیریت پول شامل تکنیک های مختلفی است که معامله گران برای محدود کردن قرار گرفتن در معرض سرمایه تجاری خود استفاده می کنند. در نهایت، هدف کسب بیشترین سود و در عین حال تخصیص کمترین بودجه است.
با توجه به متغیرهای زیاد موجود در بازارها، حفظ توانایی پیشبینی بالا در گزینههای باینری دشوار است. با این حال، متغیر اصلی تحت کنترل آنها این است که معامله گران چقدر تصمیم به تعهد دارند. با یک استراتژی موثر و ماهرانه که شانس را به نفع آنها می کند، معامله گران فرصتی برای بقا و شکوفایی دارند.
مدیریت صحیح پول همیشه باید ابتدا روی به حداقل رساندن زیان تمرکز کند. همین مفهوم زمانی که معاملهگران سودهای ثابتی را نشان میدهند بسیار مهم است تا مطمئن شوند که بیشتر یا تمام سودهای خود را به سرعت از دست نمیدهند.
مدیریت پول همچنین در مورد نحوه برخورد معاملهگران با ضرر و زیان شناور و سود در طول پوزیشنهای زنده اعمال میشود. در حالی که گزینه های باینری دارای نتایج دوگانه ثابتی هستند، ویژگی های مختلفی در طول معاملات واقعی وجود دارد که می تواند ضرر و سود گفته شده را افزایش دهد (به عنوان مثال، ویژگی "دوبرابر کردن").
ما اغلب از اصطلاحات مدیریت پول و مدیریت ریسک به جای یکدیگر استفاده می کنیم. با وجود شباهت ها، یک تفاوت وجود دارد. مدیریت پول به کنترل شرایط پولی معاملات شما اشاره دارد (به عنوان مثال، اندازه موقعیت یا میزان سهام شما به عنوان درصدی از حساب خود). در همین حال، ریسک بیشتر در مورد تکنیک هایی برای محدود کردن قرار گرفتن در معرض پولی شما و مدیریت نتایج مختلف معاملات است.
ما ماشین حساب مدیریت پول می تواند به شما کمک کند تا در امور مالی خود بمانید و از آسیب های مالی جلوگیری کنید.
قوانین مدیریت پول در گزینه های باینری
درک قوانین برای استراتژی های مدیریتی مناسب، پایه و اساس استراتژی ها را فراهم می کند. اجازه دهید آنها را در زیر پوشش دهیم.
استفاده از درآمد اختیاری
مدیریت پول قبل از اینکه معامله گران در نمودارها مشغول شوند شروع می شود: در منبع سرمایه تجاری شما. یکی از مهمترین قوانین در تجارت و سرمایه گذاری این است که "فقط پولی را سرمایه گذاری کنید که می توانید از دست بدهید." بازارهای معامله شده مانند گزینه های باینری بسیار سوداگرانه و بی ثبات هستند. از نظر آماری، تنها تعداد کمی در بلندمدت سودآور باقی می مانند.
اولین دلیل این است که معامله گران از آخرین پنی خود برای سرمایه گذاری استفاده می کنند به این امید که سرمایه گذاری خود را به سرعت دو برابر کنند. مشکل، وابستگی عاطفی به این پول است که منجر به معامله بیش از حد و اهرم بیش از حد می شود. گرفتن تصمیمات تجاری بهتر با وجوهی که به مخارج زندگی وابسته نیستند آسان تر است.
به همین دلیل است که ورود به معاملات باینری با درآمد اختیاری بسیار مهم است، ترجیحاً بخش کوچکی از آن را اختصاص دهید.
تخصیص متوسط
این مفهوم به قانون درصد رایج مربوط می شود (در ادامه در این مورد بیشتر توضیح خواهیم داد). برای معامله گران آسان است که برای هر موقعیت، مقدار زیادی از موجودی حساب خود (مثلاً 10%) را به خطر بیاندازند. با این حال، این احتمال از دست دادن بخش قابل توجهی را که می تواند به سختی بهبود یابد، افزایش می دهد.
به عنوان مثال، یک معامله گر در صورت از دست دادن 10% برای بازگشت به نقطه قبلی خود به سود 11.1% نیاز دارد. درصد سود بازیابی به طور تصاعدی افزایش می یابد هر چه ریسک بالاتر باشد.
همچنین باید توجه داشته باشیم که گزینه های باینری استاندارد به طور طبیعی پرداخت های پایینی دارند و نرخ بازیابی را افزایش می دهند. به طور خلاصه، معامله گران باید در میزان ریسک برای هر موقعیت، معتدل باشند.
در ارتباط با تخصیص متوسط، حفظ رشد ثابت است. آهسته و پیوسته برنده مسابقه است. در حالی که برخی از استراتژیهایی که به زودی دنبال میشوند مغایر با این اصل هستند، اما ایمنتر است که اندازه موقعیت خود را ذره ذره و بدون واریانس شدید افزایش دهید.
انتظارات رشد واقع بینانه
همانطور که گفته شد، گزینه های باینری استاندارد علیرغم تصور سود سریع، بازده ضعیفی را در هر معامله ارائه می دهند. بنابراین، داشتن انتظارات واقع بینانه بسیار مهم است.
از طرف دیگر، گزینه های باینری با پرداخت بهتری وجود دارد. با این حال، اینها پیچیده تر هستند و پیش بینی مداوم آنها دشوار است. یک راه برای مقابله با این مشکل، حدس و گمان در سبک های معاملاتی سودآور مانند معاملات عمومی نقطه ای در بازارهای مختلف است.
استراتژی های مدیریت پول
با وجود قوانین خارج از راه، اجازه دهید اکنون استراتژی های مختلف مدیریت پول را با جزئیات بیشتری پوشش دهیم.
قانون درصد
قانون درصد بیان می کند که معامله گران باید X% موجودی حساب خود را برای هر معامله افشا کنند. به طور معمول، این رقم 1% است. بنابراین، فردی با $1000 نباید بیش از $10 خطر کند. در حالی که کاملا محافظه کارانه یا معتدل است، بدترین سناریو را به حساب می آورد. ایده این است که حتی پس از یک شکست غیرمحتمل در معاملات 99، یک معامله گر همچنان پول در موجودی خود دارد.
قانون درصد به چند دلیل مؤثر است. اولا، از نظر ریاضی عینی و بدون انحراف است. دامی که بسیاری از معامله گران در مدیریت پول با آن مواجه هستند، حفظ ریسک ثابت است. ممکن است شخصی 2% از حساب خود را به خطر بیندازد و سپس، پس از یک رشته سود، این مقدار را به 10% افزایش دهد. این فقط یک مسئله زمان است که آنها به جایی که قبلا بودند بازگردند و شاید بیشتر از دست بدهند. این بدان معنا نیست که معامله گران نمی توانند تخصیص هر معامله خود را افزایش دهند. با این حال، این باید به تدریج و بدون یک پرش غیر طبیعی بزرگ اتفاق بیفتد.
یکی دیگر از مزایای قانون درصد این است که چگونه حساب شما را به طور پیوسته رشد یا کوچک می کند. در مرحله رشد، همان 1% به مرور زمان ارزشمندتر می شود. به عنوان مثال، اگر سهام خود را از $1000 به $1200 افزایش دهید، ریسک شما $12 است، نه $10 اصلی.
برعکس، همان 1% تخصیص هر معامله شما را در طول یک سری بازنده کاهش می دهد. به عنوان مثال، اگر حساب شما از $1000 به $800 کاهش یابد، ریسک از $10 به $8 کاهش می یابد.
دو برابر شدن
«دوبرابر شدن» به معاملهگران اجازه میدهد تا سود یک موقعیت سودآور را دو برابر کنند. این یک ویژگی است که توسط برخی از کارگزاران گزینه های باینری ارائه می شود و معامله گران معمولاً می توانند آن را پنج تا ده دقیقه قبل از انقضا اضافه کنند.
معامله گران در صورتی که موقعیت آنها با شرایط قرارداد اولیه آپشن آنها مطابقت داشته باشد، دو برابر پرداخت خود را دریافت می کنند. برای مثال، فرض کنید $20 را برای ساختن $18 در یک معامله باینری آپشن استاندارد ریسک کرده اید. افزودن ویژگی افزایش دو برابری به این معنی است که به طور بالقوه می توانید $36 را خالص کنید. با این حال، دوبرابر کردن یک شمشیر دو لبه است، زیرا در صورت برآورده نشدن شرایط، میتوان دو برابر سهام خود را از دست داد. در این صورت، به جای $20، $40 را از دست خواهید داد.
در نهایت، استفاده از این ویژگی برای سیگنالهای معاملاتی مطمئن زمانی بهترین است که فرد چندین موقعیت سودآور داشته باشد تا زیانهای احتمالی را جبران کند.
مارتینگل
Martingale پرخطرترین استراتژی مدیریت پول در هر دارایی معامله شده است. این شامل دو برابر کردن شرط های خود پس از هر باخت به امید یک موقعیت آتی است که به طور قابل توجهی تمام ضررهای شما را جبران می کند و به شما سود خالص می دهد.
به عنوان مثال، پس از از دست دادن $20، یک معامله گر این رقم را دو برابر می کند و به $40، $80، $120 و غیره می رسد تا زمانی که یک موقعیت برنده رخ دهد. با این حال، Martingale میتواند منجر به زیانهای قابل توجهی حتی پس از چند موقعیت بیسود شود. این مشکل در گزینه های باینری معمولی با پرداخت هایی که کمتر از 2 برابر شرط شما است، بیشتر می شود. بنابراین، معامله گران باید هر بار بیش از دو برابر سهام خود را افزایش دهند.
با این حال، انواع دیگری از Martingale وجود دارد که اغلب به عنوان "معکوس" یا ضد مارتینگل شناخته می شود. سفته بازان پس از هر باخت، اندازه شرط خود را به نصف کاهش می دهند و پس از هر سود، آن را دو برابر می کنند. به عنوان مثال، پس از از دست دادن $10، یک معامله گر $5 را برای شرط بعدی، $2.50 را برای شرط بعدی، و به همین ترتیب در طول یک زنجیره باخت اختصاص می دهد.
ضد مارتینگل، در چنین سناریوهایی، ریسک مالی فرد را کاهش می دهد. با این حال، نقطه ضعف این است که بازیابی در بازگشت به اوج قبلی حساب بسیار کندتر است. هنگامی که یک معامله گر شروع به ورود به یک رگه برنده می کند، با افزایش دو برابری ریسک خود، از رشد سرمایه گذاری می کند. با این حال، مانند Martingale سنتی، میتوان بخش مناسبی از تعادل خود را از دست داد. با نصف کردن مجدد شرط، روند بازیابی کندتر می شود.
در حالی که ماشین حساب های Anti-Martingale وجود دارد، این استراتژی به اصل ریسک ثابت که قبلاً ذکر شد پایبند نیست. یک نفر در برابر از دست دادن سریع پول زیادی آسیب پذیر است. تعیین اینکه چه زمانی یک برد یا باخت اتفاق می افتد و برای چه مدت غیرممکن است.
فیبوناچی
فیبوناچی یک مفهوم همه کاره در گزینه های باینری برای مشاهده اصلاحات است. برخی از عناصر را از Martingale در زمینه مدیریت پول وام گرفته است که آن را به همان اندازه مخاطره آمیز می کند. گزینه های باینری ابتدا دنباله فیبوناچی را برای این استراتژی در نظر می گیرند که به شرح زیر است: 1،1،2،3،5،8،13،21،34، 55، 89 و غیره.
ایده این است که شرطبندیهای بزرگتر را در طول یک بازی باخت و شرطهای کوچکتر را در طول یک برد برنده قرار دهید. معامله گران برای هر شرط بازنده یک گام به سمت راست دنباله و برای هر معامله برنده یک گام به سمت چپ حرکت می کنند.
با انتخاب یک عدد مرتبط در سری به عنوان ضریب شرط شما شروع می شود. بنابراین، برای مثال، انتخاب 1 (اولین مورد در دنباله) ممکن است نشان دهنده $10 باشد. بیایید فرض کنیم یکی از معاملات 5 معاملاتی باخت را پشت سر گذاشت که معامله ششم سودآور بود:
- از دست دادن $10
- از دست دادن $10
- از دست دادن $20
- از دست دادن $30
- از دست دادن $50
موقعیت ششم مستلزم شرط بندی $80 است. پس از یک نتیجه سودآور، معاملهگر به دو مکان برمیگردد و ریسک $30 را برای معامله بعدی (و ادامه فرآیند) میپذیرد.
کلی معیار
در نهایت، ما معیار کلی را داریم (که به آن استراتژی کلی، فرمول کلی یا شرط کلی نیز گفته می شود)، یک استراتژی مدیریت پول کمتر محبوب است. با وجود این، این یک روش محافظه کارانه برای تصمیم گیری در مورد تخصیص یک معامله به عنوان درصد است. این معیار یک فرمول ریاضی است که به جان کلی، دانشمند آمریکایی که در دهه 60 زندگی می کرد، نسبت داده شده است.
در حالی که ریشه در قمار دارد، برای گزینه های باینری و سایر اشکال بازارهای معامله شده کاربرد دارد. شایان ذکر است که این سیستم زمانی مناسب است که فرد از اعداد سخت بلندمدت استراتژی های خود مانند نرخ برد یا احتمال برنده شدن مطلع باشد.
این فرمول است:
f = p – (1-p) / (b-1)
F = درصد یا کسری که باید تخصیص داده شود
p = احتمال برنده شدن
b = پرداخت
فرض کنید که $1000 به عنوان موجودی حساب خود دارید و کارگزار گزینه های باینری شما 90% یا 0.9 (b) از شرط شما را پرداخت می کند. اجازه دهید نرخ برد شما (p) 60% را نیز تصور کنیم. با این ارقام، شما باید وارد کنید:
0.9 – (0.6 – 0.4) / (0.9 – 1) = 2.9%
بنابراین، یک معامله گر 2.9% از حساب خود را برای آن موقعیت باینری خاص به خطر می اندازد.
(هشدار ریسک: سرمایه شما ممکن است در معرض خطر باشد)
نتیجه
آنها می گویند که تنها با یک چرخش سکه می توان در گزینه های باینری و سایر بازارهای معامله شده موفق شد. آنچه معاملهگران سودده را از سوددهیها جدا میکند، مدیریت پول آنهاست. سفته بازان بر این متغیر قدرت دارند، که کلید موفقیت بلندمدت در معاملات باینری است. با این حال، انتخاب بهترین استراتژی ها برای جلوگیری از ضررهای قابل توجه ضروری است.
اگرچه «بازی دفاعی» باید در اولویت قرار گیرد، یافتن راههایی برای افزایش مستمر پتانسیل سود، کلید تجربهای واقعاً سودآور است.
بیشترین سوالات در مورد مدیریت پول در معاملات باینری آپشن:
معامله گران باینری آپشن چقدر باید در هر معامله ریسک کنند؟
این به میزان تحمل ریسک، سطح مهارت و تجربه معامله گر بستگی دارد. با این حال، کارشناسان توصیه می کنند از 1% از سهام خود به عنوان امن ترین گزینه تجاوز نکنید.
بهترین استراتژی مدیریت پول در گزینه های باینری چیست؟
بهترین استراتژی مدیریت پول مورد توافق جهانی وجود ندارد. این به این خلاصه می شود که چه چیزی برای هر فرد مؤثرترین کار را انجام می دهد.
آیا واقعاً می توانید با گزینه های باینری درآمد کسب کنید؟
بله، ممکن است، اگرچه تنها تعداد کمی می توانند به این هدف دست یابند به دلیل ماهیت بسیار سوداگرانه این سبک معاملاتی و پرداخت های ذاتا ضعیف آن.
رایج ترین اشتباه معامله گران با مدیریت پول در گزینه های باینری چیست؟
یکی از رایج ترین اشتباهاتی که معامله گران مرتکب می شوند، ریسک کردن بیش از حد موجودی حساب خود در یک معامله است. این می تواند منجر به زیان های قابل توجهی شود که به سختی می توان از آنها بازیابی کرد، به خصوص در محیط ناپایدار معاملات گزینه های باینری. پایبندی به یک استراتژی مدیریت پول منظم، مانند ریسک کردن درصد کمی از حساب خود در هر معامله، کلید موفقیت بلندمدت است.